نویسنده : اشکان ارشادی از کرمانشاه 

قبل از مقاله و موزیک شب یلدا ، اینرا بنویسم. 

بد نام کردن همیشه وجود داشته و بوسیله آدمیانی که اکثرهم لا یعقلون ، اکثرهم لا یعلمون » و اکثرهم فاسقون ، اکثرهم لا یشعرون » دنبال شده. 

متاسفانه خیلی‌ها بخاطر قصور خود دنبال مقصر می گردند . خیلی‌ها هم فراموش می‌کنند که : قضاوت کار خداست و بر مسند قضاوت می نشینند. هرکسی تا حدودی می تواند خودش و دیگران را سنگ محک بزند و این محک زدن در مورد خودش بهتر جوابگوست. 

برخی از انسانها ثابت قدم نیستند و با قهر و غر غر و بدنبال راه فرار میگردند ولی خودکرده را تدبیر نیست!! 

گاهی حکایت آدمی می شود : آش نخورده و دهان سوخته » 

گاهی آدمی با همه‌چیز می سازد ولی عجیب ناسازی می بیند و جالبتر آنکه انسانهایی غلط افکار ، پیدا می شوند و به آدم برچسب ناسازی می زنند. یکجورهایی می خواهند خود را مبرا نشان دهند و دیگری را مقصر جلوه دهند. طبیعیست که انسانهای ضعیف همیشه چنین اند و این را بُعد روانشناسی و روانپزشکی هم تصدیق می‌کند. 

بسیاری دست خود را پاک میدانند و دائما درصدند تا دست دیگری را ناپاک جلوه دهند. و یادشان میرود که : یک سوزن به خود بزنند! بعد یک جوالدوز به دیگری! » 

بسیاری از آدمها ، کوتاهی بخرج می‌دهند ولی بفکر این هستند تا جانب کوتاهی را به دیگری نسبت دهند. 

بسیاری هم هستند که از آب گل آلود ماهی می گیرند!!! 

آدم هست که با سادگی همراهی می‌کند ولی حکایتش می شود : آمدم ثواب کنم کباب شدم!!! 

آدمی گاهی می خواهد تا دیگران را از اشتباه درآورد ولی بحث با آنان سادگی دوباره ایست که بخرج می‌دهد. بحث با افرادی هم که بقول معروف : مرغشان یک پا دارد » واقعا بی نتیجه هست. 

گاهی نیازی بتوضیح نیست ولی آدم از روی احترام توضیح می دهد. اما حرمت اصلا گرفته نمی‌شود که بشکند و جالبست که در عین بی حرمتی ، دوباره حرمت آدمی می شکنند. یعنی ته مانده عزت و آبرو و حیا و حرمت و را هم نابود می‌کنند. 

گاهی آدمی بحق می گوید که : صد سال سیاه مانده بود تا.

با ابله نیز نباید بحث کرد ، گفته‌اند : جواب ابلهان خاموشیست. 

شاعر شیراز گوید : چه ها کشیدم از دست مردم نادان! 

روزگار بدیست نازنینم! 

گاهی اوقات ، خیلی از رفتارها و کردارها ، ناگفته پیداست و نیازی به گفت!!! نیست. 

هرکسی خودش مسئول اشتباهات پیش آمده‌است و نباید ارث بابای نداشته را از دیگری بخواهد. 

خیلی از رفتارهای غیر اجتماعی و نا ملایم دیگران را میتوان فهمید که از کجا آب میخورد!!! 

خیلی از موارد ، اظهر من الشمس است .

در بالاتر گفتیم که بحث بی نتیجه هست و بحث در زمینه هایی نتیجه بخش است که آن زمینه ، نیازمند مقصر و غیره نباشد. در زمینه های علمی ، دانشمندان بارها و بارها نظریه‌های همدیگر را رد می‌کنند تا علم اصلی را پیدا کنند ، حال هستند افرادی که سفسطه می‌کنند و یا مغلطه!!! هستند افرادی که قیل و قال می‌کنند و جاروجنجال درست می‌کنند. هستند کسانیکه بحث فرسایشی و بیهوده پدید می آورند و متاسفانه دیگر پیامبر اسلام نیست تا با حدیثی ، بحث را تمام کند. هستند کسانیکه حتی نمی گذارند از احادیث ، آدمی استفاده ببرد. خلاصه هستند افرادیکه چنینند :

  اکثرهم لا یعقلون ، اکثرهم لا یعلمون » و اکثرهم فاسقون ، اکثرهم لا یشعرون »

جمله‌ی زیر همیشه در ذهنم مانده : 

چرا برخی موقع پیشرفت و نیکی و مدال و جایزه گرفتن خودشان را مسلمان و ایرانی معرفی نمی‌کنند ولی وقتی که در حال مستی و عربده کشی دستگیر می شوند ، خود را مسلمان و ایرانی معرفی می‌کنند. 

حال کمی این موارد در تاریخ نگاه کنیم. 

 

زمانیکه کتاب لارنس لاکهارت را می خواندم تنم لرزید! 

مفتی دربار عثمانی از اعراب شبه جزیره بود و در برابر سه سوال سلطان ترک گفت : اینان ( ایرانیان ) همه رافضی اند پس مردانشان بکشید و نشان را بعداز پذیرش اسلام در مذهب حَقه ، می توانید برای آمیزش ببرید. ( بعدا مطلبی در مورد مذهب راستین و مذهب حَقه ، که اصطلاحاتی قدیمی هستند می نویسم و منتشر می‌کنم . من نوشتم آمیزش ، ولی خودتان معنای اظهرمن الشمس آن را دریابید ). 

در طول تاریخ با این گونه آدمها ( تکفیری گویند ) زیاد روبرو شده‌ایم. مثلا طوایف ترک در آسیای میانه از عربها نمی ترسیدند ، بلکه از نومسلمانانی میترسیدند که بدون درک دین ، مسلمان شده‌اند و اکنون برای بدست آوردن دختر و پول و سکه‌های زر به دیگر ترکان میتاختند. این نو مسلمانان با گرفتن حکم جهاد به دیگر نواحی می تاختند و واژه ترکتازی هم معرف اهل قلم هست. 

استفاده از نیروی ترکان از خلیفه ها شروع شده تا حتی به سامانیان و دیگر حکومتها می رسد. ترکان ذوق و شوق عظیمی در مسلمانی داشتند و حتی از عربها جلو زدند.

متاسفانه به اسم اسلام عزیز زیاد کشتارها صورت گرفته! 

یکی از مشکلات اموی ، همان برپایی پسر بجای پدر بود و با خلیفه گری بسیار متفاوت بود و همانند شاهنشاهی ، سریر حکومت به پسر ارشد می رسید یا یکی از پسران. 

پیامبر اسلام همیشه سادگی را ملاک می کرد. هرچند سپاهی بفرماندهی عثامه برای فتح ایران ایجاد شده بود ولی پیامبر ص با نامه و دعوت به گسترش اسلام پرداخت و حملات سنگین اعراب در زمان خلفا بوقوع پیوست. تا آنجا که من اطلاع دارم حضرت علی مشاوره نظامی داشته ولی هرگز در فتح ایران شرکت نجسته. همچنین وضع ایران ساسانی به هیچ وجه خوب نبود ، جنگهای فرسایشی با رومیان و خزرها این مرز را آسیب پذیر کرده بود ، وضع مرزهای شرقی هم با نابودی هفتالیان بهتر نشده بود که هیچ! بدتر شده بود. حکومت جدیدی به نام ترک در مغولستان ایجاد شده بود و بارها از مرز جیحون میگذشت. ( حکومت گوک ترکلر یا گوی ترکلر به معنای ترکان آسمانی یا ترکان آبی که کتیبه هایی به زبان ترکی خودشان در مغولستان بنام ارخون بجای گذاشته اند. ترکان مغولستان از هوش زیادی برخوردار بودند و زبان غنی داشتند که کتیبه های اورخون مغولستان نشانگر آنست ، همچنین ترکان مغولستان در زمینه ایجاد امپراتوری نیز هوش سرشاری داشتند و بزرگترین امپراتوری را در زمان خود ایجاد کردند که از لحاظ وسعت شباهت عجیبی به قلمروی چنگیزخان دارد. ترکان آبی یا آسمانی ، خاقان های واقعی ترکستان و پیرامون شدند و خاقان خزر را که ادعای عجیبی در ترک بودن و یهودی بودن داشتند را موقتا تسخیر کردند ولی با افول امپراتوری آبی در مغولستان و سقوط ساسانیان و هرج و مرج ، خزرها نیرو گرفتند و تا آنجا قوی شدند که یهودیت را رسمی کردند و در جنگی مسلمانان را تارومار کردند. اکنون کشور مغولستان حالیه ، یازده درصد قزاق و یک درصد ترک دارد ، و جالب توجه است. مغولستان داخلی چین نیز ، ترکانی از قوم سالار ، اویغور و دارد. ) . 

تاریخ پر است از ناهنجاری های رفتاری و کشتارها و کشتارها! ولی وضعیت جدید فرق می‌کرد. 

در تاریخ مکتوبه عربی از فردی بنام جاوان الکردی آمده که از سوی کردها برای پذیرش دین اسلام به شبه جزیره رفته بوده! این خود دلیلی بر زوال مذهبی ساسانیان بود. ساسانیان با اجبار مزدایی_زرتشتی جبر و خفقان بدی پدیدآورده بودند بطوریکه مردم تحت حاکمیت ساسانیان از ماوراءالنهر تا تیسفون دیگر نمی خواستند روی موبدان زرتشتی و سربازان ساسانیان را ببینند. 

در دوره حاکمیت صفوی و عثمانی بر سر تصاحب قفقاز و بخصوص منطقه گرجیه و چرکسیه ، جار و جنجال بود. بقول مورخی : خون گرجی! ناب ترین خون دنیاست و آدم نمی‌تواند میان دختران گرجی بگردد و عاشق نشود! 

دختران گرجی و چرکس به حُسن جمال و اندام درشت ولی موزون شهره بودند. صفویان بیشتر دختران گرجی را در آذربایجان و بعدها اصفهان و خراسان می فروختند که مایه شرمساری هست ( خودسران و خودمختاران قزلباش چنین میکردند و مردم ترک زبان آذربایجان را با قزلباش و غیره اشتباه نگیرید). عثمانی هم به ربودن دختران چرکس و گرجی ادامه میداد. پسران گرجی که در ایران مسلمان میشدند اغلب قورچیان(اسلحه داران) بخش غلامان خاصه بودند که وضعیت سران اینان فقط خوب بود و بقیه بسیار بی حق و عدالت غلام شاه بودند. 

چند وقت بعد فروش دختران چرکس به انگلیسی ها بازار خوبی پیدا کرد. 

از همان اول تشکیل حکومت صفوی و عثمانی ، یهودیانی ( غیر مردم یهود ، چون ایشان عقاید مال اندوزی و نسل برتر داشته و دارند ) بودند مثل نجم زرگر که در تاریخ میتوانید در موردش بخوانید. عثمانی ها در زمانی که حکومت صفوی در خلاء مرشدی کامل بود به آذربایجان تاختند و حتی به سیدها هم رحم نکردند ، ایشان هر دختری را که شبیه گرجی و چرکس بودند را به بندر دریای مرمره میبرد تا به فروش برسانند. خواهان داخلی هم کم نبود. 

بعدها انگلیسی ها از فروش لوازم آرایشی با تبلیغ اینکه مواد آرایشی چرکسیست ، درآوردند. دوران اسلامی ما گرچه تمدن اسلامی داشت ولی به اسم جهاد فی سبیل الله خیلی از کارهای بد به نام اسلام زده شد. 

اسم رافضی از زمان امپراتوری اموی بود ولی بیشتر به ایرانیان رافضی میگفتند و مدعی بودند شِرک دارید و به خلفای راشدین فحش داده‌اید !! این در حالیست که این کارها توسط شخص شاه اسماعیل انجام شده بود که خودسری قزلباش در آن موج میزند. ( قزلباشلار اکثر ترک زبانان منطقه روم یا آناطولی بودند که بسمت آذربایجان کوچیدند تا بازوی نظامی صفویان شوند ، ست ایشان در آذربایجان با حوادث ناگواری همراه بود، اکنون مردم آذربایجان مسلمان و ایرانی اند و ست قزلباش که با تخته قاپوی تات کورمانج و خونریزی همراه بود بحث دیگری هست.).

شاه عباس اقداماتی برای مهار قزلباش انجام داد و از افتادن دوباره کشور و مذهب به دست ایشان جلوگیری کرد. ازبک و آل عثمان را توانست شکستی قطعی بدهد و این از اهمات تاریخ صفویه هست ، چون برای اولین بار ایران طرف مهاجم بود و عثمانی مدافع! 

متاسفانه جنگ و نابودی را در تمام تاریخ و حتی اکنون می توانیم ببینیم. 

مردم کورد خیلی در طول تاریخ آسیب دیده‌اند.

ادامه دارد.

تکمیلتر می‌شود. پس ادامه دارد


مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها